کد مطلب:44596
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:17
در زمان حضرت آدم ( ايشان دو فرزند دختر و دو فرزند پسر داشتند كه هر كدام از پسر ها با يكي از دختران ازدواج مي كنند ، آيا اين عمل زنا نمي باشد؟
پاسخ اينست كه خير، زنا نمي باشد با اين توضيح كه خداوند سبحان درقرآن شريف مي فرمايد :(( وبثّ منهما رجالاً كثيراً ونساء)) (1) / (( خداوند ازآدم وهمسرش, مردان وزنان فراواني به وجود آورد.)) از اين تعبير استفاده مي شودكه تكثير نسل فرزندان آدم تنها از طريق آدم و همسرش صورت گرفته است وموجود ثالثي درآن دخالت نداشته است .
لازمه اين سخن آن است كه فرزندان آدم (برادروخواهر) با هم ازدواج كرده باشند, زيرا اگر آنها با نژاد و همسران ديگري ازدواج كرده باشند, تعبير ((منهما)) ( ازآن دو) صادق نخواهد بود.وقرآن به جاي آيه فوق بايد مي فرمود : ((وبث منهما ومن غيرهما)) ( از آن دو و غير ايشان, مردان وزنان بسيار بپراكند.)
اين موضوع دراحاديث متعددي نيز وارد شده است وزياد هم جاي تعجب نيست چه اينكه طبق استدلالي كه دربعضي از احاديث از ائمه( نقل شده, اين ازدواج ها مباح بوده, زيرا هنوز حكم تحريم ازدواج خواهر وبرادر نازل نشده بود, بديهي است ممنوعيت يك كار, بسته به اين است كه از طرف خداوند تحريم شده باشد. چه مانعي داردكه ضرورت ها ومصالحي ايجاب كند كه در پاره اي از زمان ها مطلبي جائز باشد وبعداً تحريم گردد .
ولي دراحاديث ديگري تصريح شده كه فرزندان آدم هرگز باهم ازدواج نكرده اند وشديداً به كساني كه معتقد به ازدواج آنها با يكديگرند حمله شده است . نظيراين روايت : (( حوريه وجن نازل شد, وفرزندان آدم (عليه السلام) با آنها ازدواج كردند.)) (2)
البته اگر بنا باشد كه دراحاديث متعارض آنچه را كه موافق ظاهر قرآن است ترجيح دهيم بايد احاديث دسته اول را به دلايل ذيل انتخاب نمود :
2- زيرا اين احاديث موافق آيه ((وبث منهما رجالاًوكثيراً)) هستند. احاديث دسته دوم با ظاهر آيات قرآن مخالفت دارد, لذا درصحت آنها جاي ترديد است .
3-بعضي از احكام واموراخلاقي درهمه اعصار ثابت ومطلق اند وهرگز تغيير نمي كنند .مانند : قبح , ظلم , وحسن وعدالت كه از آنها تعبير به احكام اساسي وام القضاياي اخلاقي مي شود. وبعضي از احكام وامور اخلاقي روبنايي ومشروط اند . مانند : قبح دروغگويي وحسن راست گويي, البته اين گونه قضايا دائمي نيستند, مثلاً راست گويي زماني خوب است كه مطابق باعدالت باشد ولي اگر درموردي موجب ظلم شود قبيح وزشت خواهد بود وچه بسا انسان درمواردي براي حفظ نفس محترمه اي دروغ بگويد كه البته درلسان شرع وعقل مطلوب و پسنديده است .
درمورد ازدواج فرزندان وگاهي نيز براي تعارض مصالح ومفاسد دريك چيز يكي برديگري ترجيح داده مي شود . بنابراين اگر اين مساله صادق باشد كه فرزندان حضرت آدم بايكديگر ازدواج كرده اند, حكمتش اين است كه گسترش نسل بشر برمفسده ازدواج محارم غالب شده وخداوند درآن مورد استثنايي ، حكم به جوازنموده است, ولي پس از آنان ديگر چنين حكمتي نبوده است, چراكه خداوند متعال درقرآن كريم مي فرمايد : ((ان الحكم الالله)) (3) (تشريع احكام منحصراً از آن خداست .)
دراينجا احتمال ديگري نيزهست كه گفته مي شود : فرزندان آدم با بازماندگان انسان هاي پيشين ازدواج كرده اند زيرا طبق رواياتي آدم, اولين انسان روي زمين نبوده , مطالعات علمي امروز نيز نشان مي دهد كه نوع انسان احتمالاً از چند ميليون سال قبل دركره زمين زندگي مي كرده, درحاليكه از تاريخ پيدايش آدم تاكنون زمان زيادي نمي گذرد, بنابراين بايد قبول كنيم كه قبل از آدم انسان هاي ديگري درزمين مي زيسته اند كه به هنگام پيدايش آدم درحال انقراض بوده اند , چه مانعي دارد كه فرزندان آدم با باقيمانده يكي ازنسل هاي پيشين ازدواج كرده باشد, ولي همان طور كه گفتيم اين احتمال با ظاهر آيه فوق چندان سازگار نيست.
سوره نساء / آيه 1
2- تفسير الميزان , ج 4, ص 147
3- سوره يوسف / آيه 45
منابع : تفسير نمونه, ج 19 , ص 303
تفسير الميزان, ج 4 , ص 141 الي 147
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.